اختلال دوقطبی چیست؟
اختلال دوقطبی که قبلا افسردگی شیدایی (Manic Depression) نامیده میشد، یک بیماری روانی است که باعث ایجاد تغییرات شدید در خلقوخو (بالا و پایین شدنهای شدید احساسی) و همچنین تغییراتی در خواب، انرژی، تفکر و رفتار میشود.
افرادی که اختلال دوقطبی دارند، ممکن است دورههایی را تجربه کنند که در آن بیش از حد احساس شادی و انرژی میکنند و دورههای دیگری را پشت سر بگذارند که در آن احساس ناامیدی و بیحالی دارند. بین این دورهها، معمولا خلقوخو یا حالت روحی آنها پایدار و ثابت است. میتوان این حالتهای بالا و پایین را به عنوان دو قطب خلقوخو در نظر گرفت؛ به همین دلیل به آن اختلال دوقطبی گفته میشود.
واژهی شیدایی (Manic) به دورههایی اشاره دارد که در آن فرد مبتلا به اختلال دوقطبی، سطحی بسیار شدید از فعالیت، انرژی، خلقوخو یا رفتار را نشان میدهد. این احساسات میتوانند با تحریکپذیری (زود عصبانی شدن) و تصمیمگیریهای ناگهانی یا بیپروا نیز همراه باشند. حدود نیمی از افراد در دورهی شیدایی ممکن است دچار هذیان (باور کردن چیزهایی که حقیقت ندارند و نمیتوان آنها را از این باور منصرف کرد) یا توهم (دیدن یا شنیدن چیزهایی که وجود ندارند) شوند.
هیپوشیدایی (Hypomania) به علائم خفیفتر شیدایی گفته میشود که در آن فرد دچار هذیان یا توهم نمیشود و بالا بودن علائم او اختلالی در زندگی روزمره ایجاد نمیکند.
واژهی افسردگی (Depressive) به دورههایی اشاره دارد که فرد احساس افسردگی میکند. این نشانهها همان علائمی هستند که در اختلال افسردگی اساسی یا افسردگی بالینی دیده میشوند؛ حالتی که در آن فرد هیچگاه دچار دورههای شیدایی یا هیپوشیدایی نمیشود. اکثر افراد مبتلا به اختلال دوقطبی، زمان بیشتری را در حالت علائم افسردگی میگذرانند تا در حالت علائم شیدایی یا هیپوشیدایی.
انواع اختلال دوقطبی
چند نوع اختلال دوقطبی وجود دارد که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
اختلال دوقطبی نوع 1 (Bipolar I)
در این نوع، فرد دورههای شیدایی (Mania) را تجربه میکند که حداقل یک هفته طول میکشند یا به قدری شدید هستند که او نیاز به مراقبت پزشکی پیدا میکند. همچنین معمولا دورههای بسیار شدید افسردگی (Down) نیز وجود دارد که حداقل دو هفته به طول میانجامند.
اختلال دوقطبی نوع 2 (Bipolar II)
اختلال دوقطبی نوع 2 به این معنا است که فرد یک دورهی افسردگی شدید (Major Depressive Episode) و حداقل یک دورهی هیپوشیدایی (Hypomanic Episode) را تجربه کرده است، اما هرگز دچار شیدایی کامل (Mania) نشده است.
در ادامه برخی افراد مشهور که با اختلال دوقطبی در حیات خود درگیر بوده یا هستند، آورده شده است:
وینستون چرچیل
وینستون چرچیل را بیشتر به عنوان نخستوزیر بریتانیا در جنگ جهانی دوم میشناسیم؛ مردی که با سخنرانیهای پرشور و برنامههای رادیویی، مردم کشورش را به مقاومت در برابر آلمان نازی فرا میخواند. اما کمتر کسی میداند که او در پشت صحنه، با دشمنی شخصی و بیرحم به نام افسردگی مزمن، افکار خودکشی و بیخوابی میجنگید.
چرچیل این وضعیت را سگ سیاه مینامید. با این حال، او اجازه نداد که این سگ سیاه کنترل زندگیاش را به دست بگیرد. در طول عمرش ۴۳ کتاب نوشت، جایزهی نوبل ادبیات گرفت و تا ۹۰ سالگی زندگی کرد.
چرچیل و امروز ما
داستان چرچیل به ما یادآوری میکند که حتی بزرگترین رهبران هم از مشکلات روانی مصون نیستند. اما تفاوت در این است که برخی، راههایی را برای مدیریت و استفادهی مثبت از چالشها پیدا میکنند.
الهام از چرچیل، استفاده از علم امروز
چرچیل با قدرت اراده و پشتکار در تاریکترین روزها مقاومت کرد. ما هم میتوانیم با ترکیب انگیزه و دانش روز، از چالشهای روانی عبور کنیم. شناخت ژنتیک خود، نه برای پیشبینی قطعی آینده، بلکه برای قدرت گرفتن در زمان حال است.
نقش ژنتیک در سلامت روان
امروزه ما ابزارهایی داریم که چرچیل هرگز نداشت. یکی از آنها گزارش ژنتیک سلامت روان حنیفا است؛ گزارشی که با بررسی DNA فرد، میتواند اطلاعاتی ارزشمند دربارهی استعداد ژنتیکی ابتلا به افسردگی، اضطراب یا اختلالات خواب ارائه دهد. این آگاهی میتواند به شخص کمک کند زودتر قدمهای پیشگیرانه بردارد، سبک زندگی خود را هدفمندتر انتخاب کند و حتی برنامهی درمانی شخصیسازیشدهتری داشته باشد.

دمی لوواتو
دمی لوواتو، خواننده و بازیگر جوان و محبوب، مسیری پر فراز و نشیب را پشت سر گذاشته است. از بازی در فیلمهای پرطرفدار گرفته تا نقشآفرینی در سریالهای تلویزیونی، او به سرعت به یکی از چهرههای شناخته شدهی دنیای سرگرمی تبدیل شد.
اما پشت این موفقیتها، دمی با مبارزات درونی سختی دست و پنجه نرم میکرد. در سال 2010، او تصمیم گرفت برای مقابله با مشکلات اعتیاد و خودآزاری، خود را به یک کلینیک درمانی بسپارد. در همان دوران بود که ابتلای او به اختلال دوقطبی تشخیص داده شد.
شبکهی MTV در سال 2012 با پخش یک مستند دربارهی سفر سخت و پر از چالش دمی، به این موضوع توجه ویژهای کرد و به بسیاری افراد نشان داد که پشت چهرههای مشهور، انسانهایی واقعی با مبارزات واقعی وجود دارند.
مارایا کری
مارایا کری، خوانندهای که با صدای منحصر به فرد خود میلیونها نفر را در سراسر جهان مسحور کرده، در سال 2001 با یک چالش شخصی بزرگ روبهرو شد؛ تشخیص ابتلا به اختلال دوقطبی. او بعدها در گفتوگویی با مجلهی People اعتراف کرد که سالها با این واقعیت در انکار و انزوا زندگی کرده است.
مارایا میگوید تنها زمانی به درمان روی آورد که مجموعهای از مشکلات کاری و عاطفی، او را به نقطهای رساند که دیگر نمیتوانست ادامه دهد. اما این پایان داستان نبود. او تصمیم گرفت دنیای خود را تغییر دهد؛ او همچنین میگوید که خودم را با آدمهای مثبتنگر احاطه کردم و دوباره به کاری برگشتم که عاشقش هستم، نوشتن ترانه و ساخت موسیقی.
داستان مارایا یادآور این حقیقت است که حتی درخشانترین ستارهها هم ممکن است با تاریکیهای درونی مبارزه کنند، اما با پذیرش، حمایت اطرافیان و عشق به کاری که انجام میدهیم میتوان دوباره به نور برگشت.
اهمیت آگاهی از ژنتیک و DNA
شناخت ساختار ژنتیکی فرد میتواند اطلاعات ارزشمندی دربارهی استعداد ابتلا به بیماریهایی نظیر اختلال دوقطبی ارائه دهد. گزارش ژنتیک سلامت روان حنیفا، احتمال ابتلای فرد به اختلالات روانی را از لحاظ ژنتیکی بررسی میکند. نتایج این بررسی به شخص کمک میکند تا از احتمال ابتلا به اختلالات روان آگاه شده و فشارهای محیطی و سبک زندگی را در جهت بهبود کیفیت سلامت روان خود تنظیم کند.